loading...
فروشگاه خرازی گل گندم
majid بازدید : 53 پنجشنبه 14 شهریور 1392 نظرات (0)


من شاعرم! حال مرا عالم نمی‌فهمد

جز تو کسی چیزی از اشعارم نمی‌فهمد

کشف جدید روزگار ما تو هستی که

برق نگاهت را ادیسون هم نمی‌فهمد!  

سیلاب عشق تو بیاید، حکم ویرانی‌ست‌

سیل است دیگر... بارش نم‌نم نمی‌فهمد

من کشته‌ی عشق تو خواهم‌شد، ولی افسوس

هویّت سهراب را رستم نمی‌فهمد

کلّ شکایت‌های من تنها همین جمله‌ست:

معشوقه‌ای که دوستش دارم... نمی فهمد!


***********************************


شهر را آدم به آدم در پی ات جویا شدم

تا که یک شب دیدمت، دل باختم، رسوا شدم

با نگاهی ساده قلبم را گرفتی، خوب من!

فکر می‌کردم که من عاشق نِمی... امّا شدم!

مثل یک پروانه در شمع نگاهت سال ها

سوختم، امّا عزیزم! با تو من معنا شدم

گفته بودی در کنارت تا ابد هستم ولی

باز رفتی، باز ماندم، باز من تنها شدم!
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
تبلیغات

اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 7530
  • کل نظرات : 875
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 697
  • آی پی امروز : 71
  • آی پی دیروز : 69
  • بازدید امروز : 223
  • باردید دیروز : 171
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,252
  • بازدید ماه : 5,067
  • بازدید سال : 35,600
  • بازدید کلی : 3,882,003
  • مهدی احمدی - خاطره ها